نوجوانان در میدان فریب مهارت‌آموزی یا ماراتن استرس؟

حالا دیگر اینستاگرام صرفا پلتفرمی (سکوی پیام‌رسانی) برای سرگرمی و گذران وقت نیست. این شبکه اجتماعی که در میان کاربران سراسر جهان، به‌ویژه نوجوانان و جوانان، جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده، اکنون به صحنه‌ای برای رقابت، نمایش مهارت‌ها و ساختن تصویری ایده‌آل از «خود» تبدیل شده است.نوجوانی که تا چندی پیش دغدغه‌اش درس، بازی و دوستی با هم‌سالان بود، حالا در تلاش برای دیده‌شدن، خود را درگیر یادگیری مهارت‌های گوناگونی کرده است؛ از تولید محتوا و برنامه‌نویسی گرفته تا میکاپ و آشنایی با بازار رمزارزها و‌… .
کد خبر: ۱۵۰۶۹۷۵
نویسنده دکتر زهرا نادری - درمانگر نوجوان
 
در ظاهر، این مهارت‌آموزی‌ها می‌تواند فرصتی طلایی برای رشد باشد؛ اما در باطن، باعث شده تا انگیزه‌ نوجوانان نه علاقه‌ای واقعی بلکه اضطراب و ترس از مقایسه شدن و جاماندن در یک ماراتن بی‌انتها باشد.بسیاری از نوجوانان، تنهابا امید به افزایش دنبال‌کننده یا دریافت تأیید اجتماعی، ساعت‌ها زمان و انرژی صرف یادگیری‌هایی می‌کنند که الزاما نه به علاقه‌شان مربوط است، نه به توانایی‌شان. این چرخه گاهی فقط تلاشی برای فرونشاندن آشفتگی درونی و فرار از اضطرابِ «دیده‌‌نشدن» است. در چنین وضعیتی، مهارت دیگر یک فرصت نیست؛ بلکه به فشاری طاقت‌فرسا بدل می‌شود.
ازسوی دیگر، گروهی از نوجوانان، با مشاهده سیل مهارت‌ها و موفقیت‌های به نمایش درآمده در فضای مجازی، دچار سرخوردگی و بی‌انگیزگی می‌شوند. آنها خود را «جا‌مانده» می‌پندارند و احساس می‌کنند «هیچ‌کاری بلد نیستند»؛ حسی که آنها را از هر تلاشی بازمی‌دارد و به سمت انزوا سوق می‌دهد.در این میان، با دو روی سکه مواجهیم: افراطی افسارگسیخته در مسیر دیده‌شدن و تفریطی بی‌هدف در کناره‌گیری کامل.فضای مجازی و الگوسازی‌های فریبنده‌اش،نوجوانان راپیش از آن‌که به پرسش بنیادی «من کیستم؟» پاسخ دهد، به دنباله‌روی از دیگران و تقلید از تصویرهای ساخته‌شده وا‌می‌دارد. برخی نیز به حاشیه رانده می‌شوند و از مسیر رشد فاصله می‌گیرند.نوجوانان در این فضا با یک فشار هنجاری که آنها را به نوعی جوزدگی دچار کرده است مواجهند؛ یعنی به اقداماتی برآمده از هیجان و احساس و بدون هیچ پشتوانه‌ عقلی و منطقی‌ و در نتیجه‌ هنجارهای اجتماعی غلط دست می‌‌زنند.بی‌شک، آنچه نوجوان امروز بیش از هر چیز نیاز دارد، نه الزاما مهارت‌آموزی پی‌درپی که آرامش، پذیرش و شناخت واقعی از خود است. مهارت، اگر از دل علاقه بجوشد، نعمت است؛ اما اگر از دل اضطراب و فشارهای بیرونی شکل بگیرد، به زخمی پنهان بدل خواهد شد.
​​​​​​​اینجاست که نقش والدین، معلمان و رسانه‌ها پررنگ می‌شود. آنها باید به جای تأکید صرف بر «یادگیری»، نوجوانان را به «فهمیدن خود» و «یافتن مسیر شخصی» تشویق کنند؛ مسیری که از شناخت آغاز می‌شود و نه‌از‌مقایسه.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

سید علی بطحایی معتقد است ضرورت تدوین منشور اخلاقی برای هیات‌ها ضروری است تا فرهنگ «نقد عالمانه» جایگزین رفتار‌های تنش‌زا شود

ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

نیازمندی ها